بی تفاوتی عجیب سازمان غذا و دارو به شعبه مجازی «بازار داروی ناصرخسرو»!
این وضعیتی است که در نتیجه کمبود برخی اقلام دارویی خاص به وجود آمده است. میگوییم «خاص»، چون میدانیم که از اساس، داروهای بیهوشی در داروخانهها توزیع نمیشوند و مجوزی برای عرضه عمومی شان وجود ندارد. داروهایی که اگرچه تحت عنوان کلی «بیهوشی» دسته بندی میشوند، اما برخی شان کاربریهای نسبتا متفاوتی مثل ایجاد حالت خواب مصنوعی در بیمار دارند.
به عنوان مثال میشود به داروهایی اشاره کرد که برای بیماران حاد کرونایی مورد استفاده قرار میگیرند تا به کمک آنها فرایند «سدیشن» یا خواب مصنوعی طی شده و بشود با لوله گذاری در نای بیمار (همان اینتوبه کردن که فرایندی دردناک و البته خطرناک برای بیماران بدحال است) و اتصال وی به دستگاه ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی)، اکسیژن رسانی به روش تهاجمی به وی را به انجام رساند و از خطر مرگ رهایی اش بخشید.
البته سوای این بیماران، کم نیستند بیماران دیگری هم که نیازمند انواع داروهای بیهوشی هستند و به دلیل کمبودها، میبایست همراهانشان در به در داروخانهها و مراکز درمانی و… در سطح شهرها شوند. کبمودهایی که به طور ویژه در بیمارستانهای دولتی مشهودتر هستند و عجیب اینکه شامل داروهای بیهوشی تولید داخلی هم میشوند؛ نکتهای کلیدی که نشان دهنده وجود اشکالاتی بنیادین در روند تامین و توزیع این داروهاست.
اما درباره چه اشکالاتی سخن میگوییم؟ شاید بهترین پاسخ به این سوال را بشود با مراجعه به افکار عمومی در کشورمان دریافت که از فرط تکرار فروش دارو به صورت قاچاق و روایت متواتر و پر تکرار بازار مشهور به «ناصر خسرو» در تهران، به ذهن بسیاری مان متبادر میشود. بازاری که در آن همه نسخههای دارویی را میتوان با پرداخت مبالغی هنگفت پیچید و در این ایام کرونا، روایتهایی از فروش انواع واکسنها در آن هم منتشر شده که تمامی ندارند.
بازار داروهای بیهوشی نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست، با این تفاوت که تقاضاهای کمتری به سمتش گسیل میشود و در نتیجه، فرصت برای اختصاصی کردن کانال فروش این دست داروها برای عدهای سودجو به شدت فراهم آمده است تا جایی که ترجیح داده اند دورکاری پیشه کرده و به کمک شبکههای اجتماعی و در فضای مجازی نسبت به فروش اقلامی که کمبودشان در بازار به شدت محسوس است، اقدام نمایند!